جدول جو
جدول جو

معنی خرده قلم - جستجوی لغت در جدول جو

خرده قلم
(خُ دَ / دِ یِ قَ لَ)
تراشۀ قلم. (آنندراج) :
دلیل عزت اهل سخن همین کافی است
که خرده های قلم زیر پا نباید ریخت.
صائب (از آنندراج).
ز چشمت ار گل نرگس زند بگلشن دم
بزیر خاک کنندش چو خرده های قلم.
تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
خرده قلم
خراشه خامه خرده خامه
تصویری از خرده قلم
تصویر خرده قلم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ / نِ یِ قَ لَ)
خانه کلک. (آنندراج). آن قسمت از قلم که از وی تراشند
لغت نامه دهخدا
(خُ دَ / دِ قَ)
قرضهای کوچک. طلبهای کم. طلبهای کم مقدار. (یادداشت بخط مؤلف).
- خرده قرضی بار آوردن، طلبهای کوچک و کم ولی بمقدار زیاد بار آوردن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خُ دَ / دِ طَ لَ)
طلبهای کوچک. طلبهای کم، چون: اگر خرده طلب ها را وصول میکردیم مبلغی می شد
لغت نامه دهخدا